magiCage

ساخت وبلاگ
مهسا امشب میره و منم نمی تونم برم فرودگاه چون پروازش خیلی بد موقعست ...دوست ده یازده سالم ... هیچ لحظه ای اونجوری فکر می کنم نشده تاحالا، نه الان که یجوری ام نه وقتایی که خیلی خوشحالم ... هیچ کدوم ...کلا مثه اینکه زندگی همینه ... یه اتفاق جالب دیگه ای که افتاده اینه که اینستامو که دی اکتیو کرده بودم، رفتم اکتیو کنم ولی نشد ، ممکنه حسابم کلا پریده باشه و این یعنی آخرین راه ارتباطیم با خیلی از دوست و رفیق های قدیمی ترم هم قطع میشه ، انگار یجوری اونم تموم شد...نمی دونم زندگی همینه دیگه ، نه خوشحالی هاش خیلی خوشحالیه نه غم هاش خیلی غمه . یه جریان ملو و ملایم ...می خواستم پست اینستا بذارم و اشاره کنم به اپیزود آخر چهرازی ...تموم شد دیگه ، همه چی. خوشحال یا ناراحت ، خوب یا بد ... و یه فصل جدید ، یه اپیزود جدید ، یه کتاب جدید شروع میشه ... هیچ دیدی ازش ندارم ، هیچی ...هیچ وقت اولش ، اونموقع ها که تو حیاط مدرسه میشستیم یا المپیاد می خوندیم ، فکر نمی کردم آخرش اینجوری باشه ... خیلی پایان غیرمنتظره ایه ... شبیه هیچ کدوم از برنامه ریزی هام نیست...سلام روزگار نو ... magiCage...
ما را در سایت magiCage دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : magiccageo بازدید : 138 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1396 ساعت: 23:30

یازده روزه که مامان بزرگم رفته ... 

نوشته امو تکمیل می کنم میذارم....

magiCage...
ما را در سایت magiCage دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : magiccageo بازدید : 132 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1396 ساعت: 23:30

I wish I had permision to like you. I wish you were real, the way you look at me , the way you talk to me ,... but you are not. This love, this affection is not allowed , so we should stop it, right now... I do not feel well, I am sad, rejecred, desperate ,alone ...A good friend who I really felt understood me. Undoubtedly we were good, we laughed a lot of things to laugh at, a lot of things to talk about, a lot of activities to do intandemn...But now, all this things must come to an end, , why?! Because I dont wantto be a traitor, I do not want that some one else be jealous of me, I do not want to ruin a lifeBut why?! Why the one who cares a lot about others is me?! Why my feelings are not as much as important fo them?! Why I am always afraid of loosing some one?! Why!?:(((( PS:این حال من بی تو، عصار magiCage...
ما را در سایت magiCage دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : magiccageo بازدید : 135 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1396 ساعت: 23:30